وقت نبودنت ، همه گل واژه شاعری

 پژمرده نگاه به در دارند

 وهیچ کاری از شبنم چشمانم برنمی آید

چشمان منتظرم را به قاصدک سپردم

شاید آن هم برود دور شاید 

وشاید خبر از آمدنت
وگوشهام را گوشواره

مترسک دشت مهربانی ات

شاید آمدنت را زود ترجار زد
بی تو حتی خورشید صبح

میلی به تازه تابیدن ندارد   
بیا کنار پنجره یادها بنشین
شاید نسیم مهربانی

تا دیداری دیگر زنده نگه دارد

زندگی را


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها